معنی کلون و چوب پشت سر

حل جدول

لغت نامه دهخدا

کلون

کلون. [ک ُ] (اِ) کلان. قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند. (فرهنگ فارسی معین). کلان. کلیدان. غلق. فلج. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چفت و بست پشت در. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده). و رجوع به کلان شود.

کلون. [ک ُ] (اِخ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش جویم است که در شهرستان لار واقع است و 167 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


پشت سر

پشت سر. [پ ُ ت ِ س َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) قفا. || نهانی. در خفا. در غیبت. در غیاب (مقابل پیش رو).
- پشت سر کسی بد گفتن، پیش رو خاله پشت سر چاله.
- پشت سر کسی دیدن، زوال کسی رادیدن. (غیاث اللغات).
فلکها را توانی پشت سر دید
بنور عشق اگر دل زنده باشی.
صائب (از فرهنگ ضیاء).
- در پشت سر کسی، در قفای او. در غیاب او.

گویش مازندرانی

پشت سر

پشت سر عقب


کلون

نام مرتعی در شیرگاه سوادکوه، سرور، زیبا

فرهنگ فارسی هوشیار

پشت سر

‎ (اسم) قفا پشت گردن پس سر، در عقب مقابل پیش رو روبرو. -3 نهانی در خفا در غیاب مقابل روبرو آشکار. یا پشت سر کسی دیدن. زوال کسی را دیدن. یا در پشت سر کسی. در غیاب او.


کلون

قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند، کلیدان، چفت و بست پشت در

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

کلون

(کُ) (اِ.) قفل چوبی که سابقاً پشت در حیاط کار می گذاشتند.

فرهنگ عمید

کلون

چوبی به شکل مکعب‌مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می‌شود،

مترادف و متضاد زبان فارسی

کلون

چفت، خرک، قفل

معادل ابجد

کلون و چوب پشت سر

1085

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری